ابزار نظر سنجی

 تا که باغم داشت انگورعسگری، بود نام من حاج احمد علی، تا که باغم خالی از انگور گشت، نام من برگشت و احمد کور گشت!

سایت گل-بازگشت شاغلام به فجر می تواند یادآور روزهای خوب این تیم شیرازی باشد. او حالا می خواهد همه نبودن هایش را در لیگ سیزدهم جبران کند. این بار سراغ او رفتیم تا مصاحبه ای متفاوت با وی انجام دهیم. مصاحبه ای که قرار گذاشتیم.پاسخ هایش با شعر باشد. کمتر پیش امد که برای پاسخی درنگ کند و حضور ذهن او ستودنی است. بخوانید:

لیگ سیزدهم در آستانه آغاز است و لابد قرار است باردیگر نداری های فجر تیتر شوند و تیم تفنگ بادی را مقابل ژ-3قرار دهید.

چهار دینار جهان پوشش عیب کهن است. من دیوانه ندارم همه عیبی به من است. وقتی آقای جعفری سالهاست فریاد می زند و کسی گوشش بدهکار نیست چه کار می شود کرد؟ ما پول نداریم و همه ایرادات به ما وارد است.

بازگشت دوباره تان به لیگ برترو فجر هم می تواند جالب باشد.روزهایی که گذشت و اتفاقاتی که به خصوص در تیم امید و آبادان رخ داد لابد هنوز در ذهنتان است.خیلی ها کارنامه تان را زیر سئوال بردندو...

تا که باغم  داشت انگورعسگری، بود نام من حاج احمد علی، تا که  باغم خالی از انگور گشت، نام من برگشت و احمد کور گشت! دنیا همین است.خیلی ها رفیق روزهای خوشی هستند. آن آقایی که در تلویزیون می گفت پیروانی چه کارنامه ای دارد حالا کجاست؟ بگذریم.آن روز دلم شکست.بکن معامله ای وین دل شکسته بخر،که با شکستگی ارزد به صد هزار درست.حرفهای خوبی نزدند. ترسم از مردان تیر انداز نیست، طعنه تیرآورانم می کشد. خیلی طعنه زدند.خیلی ناجوانمردانه حمله کردند.

رفتن شما به ابومسلم و جدایی تان هم حاشیه هایی داشت.

حافظ میگوید:عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است، عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما. من مشهد به خاطر امام رضا(ع) و حشمت مهاجرانی رفتم.زنجیر عشق به امام رضا مرا به آنجا برد و افتخاری بود برایم. یک روز هم یک هوادار به من گفت: تو را به امام رضا(ع) از تیممان برو من هم رفتم.گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو،در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب.

فجر در زمره معدود تیم هایی است که بدهی ندارد. این داستان بدهکاری ها و تعلیق ها و رفع تعلیق ها هم در نوع خود جالب بود.

گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنچه هست گیرند. اگر قرار به تعلیق بود باید همه را تعلیق می کردند. آن وقت نمی شد لیگ برگزار کرد.

فجر ممکن است این فصل بازهم شگفتی ساز شود؟ مثلا رفتن به آسیا؟

کمر کوه کم است از کمر مور اینجا، نا امید از در رحمت مشو ای باده پرست.ما توکل مان به خداست و هر چه پیش آید خوش آید.همه تلاشمان برای موفقیت تیم شهید است.

همه معتقدند فوتبال ما پشت پرده های زیادی دارد. شما هم در این مورد چیزهایی دیده اید؟

فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم، وانچه گویند روانیست نگوییم رواست! چیزی را که ندیده ام نمی توانم بگویم. هر کس هم بد کند خدا تقاصش را می دهد.به هر حال هر جایی خوب و بد دارد و نباید سیاه نمایی کرد.حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج، فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست! هر گلی خار هم دارد.

در زندگی ، آرزویی بوده که برایتان برآورده نشده باشد؟

ارباب حاجتیم و زبان سئوال نیست، در حضرت کریم تمنا چه حاجت است؟ اگر هم بوده خود خدا می داند و مادی نیست و نیازی به گفتن ندارد.

ممکن است روزی در این فوتبال عدالت مالی برقرار شود و تیم ها یکسان خرج کنند؟

(با خنده)برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ،کزین فسانه و افسون مرا بسی یاد است. این ها افسانه اند. باور مکن. برق را ببینید چه بر سرش آمد. مگر تیم دولتی نبود؟

شیراز و عدم حمایت از تیم هایش دیگر یک ضرب المثل شده.شاید دولت جدید طرح های تازه ای داشته باشد.

سخندانی و خوش خوانی نمی ورزند در شیراز، بیا حافظ که تا خود را به ملک دیگر اندازیم. نه؛ این قصه سر دراز دارد. خدا کند یکی بیاید و به داد فوتبال و ورزش این شهر برسد.

حریفان سختی این فصل دارید.کهکشانی ها بیشتر شده اند. ترسی ندارید؟

ما را زمنع عقل مترسان و می بیار، کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست! ما امیدمان به خداست.توضیح دیگری ندارم.

نمی شود کاری کرد بازیکنان فجر در این تیم بمانند و راهی تیم های دیگر نشوند؟

هر که خواهد گوبیا و هر که خواهد گو برو،گیر و دار و حاجب و دربان در این درگاه نیست. ما اینجا کسی را به زور نگه نمی داریم. وقتی پول بیشتر می دهند کجا می شود بازیکن را نگه داشت؟ شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج،نتوان به گریه شست خط سرنوشت را.این هم قسمت ما بوده لابد.

تا کی این روند ادامه خواهد داشت؟

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود،زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت. این را پایان ندارد. ما هم عادت کرده ایم. ندارد مزرع ما حاصلی غیر از تهیدستی.توان در چشم موری کرد خرمن حاصل ما را.

پرسپولیس و استقلال هم امسال تیم های خوبی دارند و مربیانشان هم این فصل انگیزه زیادی دارند.

شبی مجنون به لیلی گفت کای محبوب بی همتا، تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد. این تیم ها مربیان خودی بهتر به کارشان می آید. قلعه نویی و دایی عاشق تیم هایشان هستند و کسی برای این دو تیم مثل مربیان بزرگ شده مکتب خودشان نمی شود.

ماجرای نام جعلی لیگ امارات را هم که شنیده اید؟

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست، عرض خود میبری و زحمت ما می داری.اینها فکر می کنند با این سر و صداها می شود تاریخ را تغییر داد.با هارت و پورت نمی شود کاری را جلو برد.  مخور صائب فریب زهد از عمامه زاهد، که در گنبد زبی عقلی صدا بسیار می آید.

ممنون از وقتی که به ما دادید و این حضور ذهنتان شایسته تحسین است. حرف پایانی؟

در عالم فانی که بقا پا به رکاب است،گر زندگی خضر بود، نقش بر آب است،دارد خط پاکی به کف از ساده‌دلی ها،دیوانهٔ ما را چه غم از روز حساب است ؟،چون کوه، بزرگان جهان آنچه به سائل ،بی منت و بی فاصله بخشند، جواب است . دنیا زود می گذرد بیایید بدی نکنیم. از لطف شما هم ممنونم. امیدوارم طاعات همه  مقبول درگاه بالایی باشد.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: